هامين گل ماهامين گل ما، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 21 روز سن داره

لحظه هاي ناب بي تكرار ما

اولين پارك

بله آقا،بالاخره با گرمتر شدن هوا و كسب اجازه ازآقاي پدر درتاريخ٩٣/٠١/٢٨براي اولين بار با خاله جون برديمت پارك نزديك خونه ي ماماني اينا.ازاونجايي كه عاشق دَدَ هستي با ذوق و شوق به اطراف و بچه هاي مشغول بازي نگاه مي كردي،الهي مامان فداي اون چشات.بعد هم كه كمي خلوت تر شد با همكاري خاله جون سوار تاپ و سُرسُره كرديمت نمي دوني چه ذوقي مي كردي نفسم،تازه وقتي هم كه پيادت مي كرديم كلي گريه و جيغ و داد مي كردي كه بازي رو ادامه بدي.امان از دست اين پسرك .... ان شاء الله كه هميشه شاد و خوشحال باشي عزيزدلم.
2 ارديبهشت 1393

اين روزهاي فرشته ي خونمون

هامين نازم از اين به بعد سعي مي كنم كه كودكانه هات رو روزانه برات به يادگار بذارم و در اين بين هروقت هم كه تونستم با وجود شيطنت هاي شما خاطرات اين نه ما رو برات ثبت كنم... اما برات بگم از اين روزهات ديگه حتي يك لحظه هم نمي تونم تنهات بذارم به سرعت هرچه تمام تر ميري به سراغ جاها و وسايل خطرناك مثل سيمهاي برق،زير مبل ها و ميزها،لبه ي شومينه و سنگهاي داخلش ،ميز تلويزيون.دوست داري از همه جا بگيري و وايستي و هرجا هم كه كمك بخواي با گريه شروع مي كني مامان مامان گفتن.الهي قربون صدات برم عشقكم. اما كلمه يا بهتر بگم جمله اي كه اين روزها خيلي استفاده مي كني اي چيه (اين چيه)هستش كه با ديدن هرچيزي كه بخواي بگيريش يا بري طرفش ميگي.تازه امشب براي اولين بار...
1 ارديبهشت 1393

درباره ي ما

هامين نازنيم،عزيزترينم من و بابايي شهريور سال ١٣٨٦ پيوند آسمونيمون روجشن گرفتيم و آذر ماه ١٣٩١متوجه شديم كه خداي خوبمون لطفش رو در حق ما تمام كرده و يه فرشته توراه داريم.آره پسركم ازاون روز بود كه شما شدي همه ي دنياي ما.روزي كه اين مطلب رو بخوني حتما خودت متوجه شدي كه اغراق نمي كنم و همه ي زندگي ما هستي.خلاصه نه ماه با تمام شيريني ها و استرس هاش گذشت.قراربود كه شما هفته ي اول مرداد به دنيا بيايي اما چون دكتر يه سفر مهم براش پيش اومدروز١٣٩٢/٠٤/٢٣ كه براي چكاب رفته بوديم در ميان بهت و ناباوري ما گفت كه شما روز بعد به دنيا خواهي اومد.هم خوشحال بوديم هم يه كم استرس داشتيم كه نكنه هنوز زود باشه و شما كامل رشد نكرده باشي امااز اونجا كه خدا خودش همي...
1 ارديبهشت 1393

روز مادر

پشت دراننداختی ننه/باخوب وبدم ساختی ننه/ سرمو بگير تودامنت/قربون بوی پیرهنت/ واقعا که قربون بوی پیرهنت .روز مادر اين آفريده ي بي نظير خدا به همه ي مادران علي الخصوص مادر مهربانم و مادر شوهر عزيزم مبارك باد. ممنون پسرم كه اومدي و منو لايق نام زيباي مادر كردي،نمي دوني وقتي كه صدام مي كني مامان مامان ميرم تو آسمونها.همين الان هم كه دارم برات اون لحظه رو مينويسم چشمهام پراز اشك شده.اميدوارم كه بتونم مادر خوبي برات باشم نفسم. خيلي وقت بود كه منتظر يه فرصت بودم كه ازمامان گلم بابت تمام زحماتي كه همه جوره توي اين چندماه براي من و هامين كشيده تشكر كنم از همين جا بر دستهاي پرمحبتش بوسه ميزنم و ميگم نمي دونم اگه نبودي با بيقراري ها وشب بيداري هاي ه...
31 فروردين 1393

خاطره ي روز زايمان

پسر گلم اين پست آنقدر زيباست كه اگه بخوام تمام اتفاقات و زيباييهاش رو شرح بدم چندين صفحه ميشه پس سعي مي كنم خيلي مختصر بنويسم تا خاطره اي از اون روز زيبا برات ثبت بشه.مامان جونم اون شب تا صبح بيدار بوديم و صبح ساعت ٦/٣٠به همراه ماماني ها و خاله جون به سمت بيمارستان راه افتاديم همه تو يه عالم ديگه بودن.وقتي رسيديم من و بابا جون و ماماني رفتيم بلوك زايمان و من رفتم داخل بخشي كه مادر ها رو براي زايمان آماده مي كردند چون زود رفته بوديم دومين بيمار دكتر بودم به همين خاطر ساعت ٨/٣٠ من رو بردند اتاق زايمان ماماني جون اتاق زايمان و ريكاوري رو كات مي كنم چون يكم سخت بود فقط اين دو مورد رو بهت بگم كه شما عشق ما ساعت ٩/٠٥ قدم رو چشمهاي ما گذاشتي و تنها...
31 فروردين 1393

تولدبهترين باباي دنيا

پسرنازم قبل ازاينكه اتفاقات مربوط به اين نه ماه رو برات بنويسم بايد اين پست رو مي نوشتم چون امروز روز تولد بهترين بابا وهمسر دنياست.و امسال اولين سالي كه تو بهترين هديه ي خداكنارموني.البته پارسال هم بودي گلم اما تو شكم ماماني.همسر عزيزم مهربونيات و زحماتت رو هيچ جوره نمي تونم بيان وجبران كنم فقط بدون كه من و هامينمون عاشقتيم.ان شا الله كه هميشه سالم و تندرست باشي و سايه ات بالاي سر ما. اميدواريم: هرروز برات رویایی باشد دردست نه دوردست عشقی باشد دردل نه درسر ودلیلی باشد برای زندگی نه روزمره گی ********عزيزترينمان تولدت مبارک.********
30 فروردين 1393

به وسعت آسمان....

هامين عزيزم اميدوارم هميشه و درتمام مراحل زندگيت اين مطلب را به يادداشته باشي... تـــــــــاریخ تـــــــولّدت،مهـــــم نیســــت ، تــــــاریخ " تبلــــــــورت " ، مهمّـــــــــــه ! اهــــــل کجــــا بودنت،مهـــــــم نیسـت، " اهـــــل و بجــــــــا " بــــــودنت، مهمّه! منطقـــــه ی زندگیــــت،مهــم نیست، " منطــــق زندگیـــــــــت " ، مهمّـــــــه ! گذشتـــــــه ی زندگیـــت،مهم نیست، امــــــــــروزت مهمّـــــــــــــــــــــــــه، که چـــــه گذشتـــــــه ای واســـــه فــــــردات می سازی
26 فروردين 1393

مي نويسم براي همه ي هستي ام..

همه ي هستي ام ،هامين قشنگم سلام... مدتها بود كه بابابا جون تصميم گرفته بوديم كه براي پسرنازمون وبلاگ درست كنيم كه هم لحظه هاي ناب بي تكرارمون كنار شما روثبت كنيم هم بتونيم ازاين طريق دوستان خوبي پيدا كنيم تا بالاخره روز يكشنبه ١٣٩٣/٠١/٢٤ همزمان با نه ماه شدنت اين كار رو انجام داديم. به اميدآنكه بالطف و عنايت پروردگار بي همتايمان تمام كودكانه ها وزندگيت سرشار ازشادي و اتفاقات شيرين باشد... عاشقان هميشگيت(مامان و بابا)
26 فروردين 1393

پست نخست-آشناترين آشنايان..

خدا به قلب کوچکم وسعت ده تا بتوانم بزرگیت را درک کنم و در دریای بزرگی و پاکی ومهرباني تو غرق شوم و به بالهایم توانی ده تابتوانم به سوی تو پرواز کنم تو که آشنا ترین آشنایی....
26 فروردين 1393